گروه ادب و هنر - کامران محمدی: جایزه نوبل ادبیات معمولا بحث‌برانگیز است. عجیب هم نیست.

توماس ترانسترومر

جایزه‌ای که حدود 1/4 میلیون دلار ارزش مادی‌اش باشد و ارزش معنوی‌اش بسیار بیش از اینها، برای برنده‌اش اعتبار و ثروت به همراه می‌آورد، طبیعی است که همواره مورد توجه همه اهالی ادبیات در تمام دنیا باشد و داوران آن هر طور که عمل کنند، عده‌ای، از آنان انتقاد کنند. اما گذشته از این، ادبیات، فراگیرترین رشته نیز هست و نویسندگان و شاعران، طرفداران بسیاری از همه اقشار جامعه دارند. بنابراین طبیعی است که هر کس، سنگ چهره مورد علاقه خود را به سینه بزند و منتظر اعلام نام او باشد.

با این وصف عجیب نیست که با وجود شاعران محبوبی چون آدونیس و نویسندگان بزرگی چون میلان کوندرا، وقتی نام یک شاعر کم‌وبیش دور از ذهن و نه‌چندان جهانی با نام غیرشاعرانه «توماس ترانسترومر» به‌عنوان برگزیده اعلام می‌شود، عده زیادی از طرفداران ادبیات در کشورهای مختلف، سروصدا راه بیندازند و حتی به‌کلی اعتبار نوبل را زیر سؤال ببرند؛ درست همانطور که وقتی نام هرتا مولر، یک بیمار پارانوئید تمام‌عیار اعلام شد، خیلی‌ها از تعجب شاخ درآوردند و نام‌های بزرگ دیگر را برای هم ردیف کردند و... .

اما برخلاف این بحث‌ها و نقدها، معمولا پس از آنکه همه نورافکن‌ها دست‌کم چند ماه روی برگزیده توقف می‌کنند و دوربین‌ها زندگی‌اش را زیرنظر می‌گیرند و کاشفان فروتن جزئی‌ترین ضعف‌های ادبی و شخصیتی، همه آثار و افکار و اعمال او را
زیر و رو می‌کنند، ورق برمی‌گردد و درمی‌یابیم اگرچه شاید چهره‌های دیگری هم شایسته دریافت نوبل بوده‌اند اما این نام نه‌چندان محبوب و نامی نیز آنقدر که سواد ما قد می‌دهد، نامناسب نبوده است؛ ترانسترومر یکی از همین‌هاست. اشعار او پیش از آنکه 1/4 میلیون دلار را به جیب بزند، به بیش از 60 زبان ترجمه شده است که اتفاقا یکی از این 60 تا هم فارسی است.

همین نکته برای اینکه دریابیم ترانسترومر تا چه اندازه جهانی است، کفایت می‌کند؛ چرا که سوئد، از جمله کشورهایی است که مترجمان و اهالی ادبیات ایرانی، توجهی به ادبیاتش ندارند و بی‌تردید توجه به شاعری اهل سوئد در ایران، به‌معنای اعتبار جهانی بسیار بالای اوست! بنابراین وقتی بدانیم مرتضی ثقفیان مجموعه اشعاری از این شاعر اسکاندیناویایی را ترجمه کرده، می‌توانیم نتیجه بگیریم که ترانسترومر آنقدرها هم که ما تصور می‌کنیم گمنام نیست. در این مجموعه، 70 قطعه شعر با نام «مجمع‌الجزایر رویا» کنار هم قرار گرفته‌اند و نشر «دیگر» آن را منتشر کرده است.ترانسترومر سال 1931 در استکهلم به دنیا آمده و بعد از چند بار عوض‌بدل کردن رشته، لیسانس روانشناسی گرفته است. ولی برای شناخت او، توجه به این نکته، گمراه‌کننده است. او برخلاف نامش که یادآور ترانسفورماتور و دکل‌های برق فشارقوی است، دنیای شاعرانه و لطیفی دارد، آنچنان که بیش از علم، به موسیقی و البته شعر توجه داشته است.

موسیقی برای او حالا چیزی بیش از هنر است؛ چیزی فراتر از بیان احساسات یا هر توصیف دیگری که می‌توان از موسیقی کرد. موسیقی برای او تنها راه سخن گفتن است. شاعر 80ساله امروز، از سال‌های جوانی، نوازندگی پیانو را به‌طور جدی آغاز کرد و همگام با رشد قابل‌توجه در سرودن شعر، نوازندگی را نیز تا سطح استادی ادامه داد. اما از آنجایی که بسیاری از شاعران بزرگ، زندگی عجیب و شاعرانه نیز دارند، در 60سالگی سکته کرد... .

سهراب سپهری، سرطان خون گرفت و هنوز به 60 سالگی نرسیده بود که از دنیا رفت، فدریکو گارسیا لورکا هنوز فاصله زیادی تا مرگ داشت که به شکل اعجاب‌آور و مرموزی به قتل رسید، فروغ فرخزاد در آغاز شکوفایی و بدترین زمان ممکن، تصادف کرد و... ترانسترومر قدرت حرکتی نیمی از بدنش را از دست داد و... برای همیشه از شرّ سخن گفتن خلاص شد. این هم از اتفاقات شگفت روزگار است که شاعری، توان سخن گفتنش را از دست بدهد و نوازنده‌ای، یک دستش (آن هم دست راستش) فلج شود؛ ترانسترومر هر دو را یکجا تجربه کرد و 20 سال بعد، برای سرودن شعرهایی که «تصویرسازی‌های شاعرانه را با واقعیت‌های زندگی پیوند می‌دهند» جایزه نوبل ادبیات را گرفت. در تمام این 20 سال ترانسترومر، نوازندگی را با یک دست ادامه داده و نُت‌های موسیقی را جایگزین حروف و کلمات کرده است. موسیقی برای او راهی برای سخن گفتن است.

همسرش مونیکا، پس از آنکه نام توماس به‌عنوان برگزیده اعلام شد به خبرنگاران گفت: سخت است که موسیقی را از شعرهای توماس جدا کنیم. موزیک برای او خیلی مهم است، وقتی جوان‌تر بود، می‌خواست موسیقی شغل اصلی‌اش باشد اما شعر، وقت بیشتری از او گرفت. توماس به موسیقی مثل زندگی‌اش نگاه می‌کند.

اما ترانسترومر تنها توانست یک کلمه بگوید: «سپاسگزارم» و مثل همیشه تنها پیانو زد. جالب اینکه برخلاف شگفتی آنها که این شاعر ساکت را نمی‌شناختند، او و همسرش، سال‌ها در انتظار نوبل بوده‌اند. مونیکا در این باره از قول توماس صراحتاً می‌گوید: برنده‌شدن من به سال‌ها تخمین‌زدن و انتظار پایان داد.

این انتظار آنچنان سخت و برنده شدن ترانسترومر آنچنان جذاب بوده است که پس از شنیدن خبر، توانست دو کلمه دیگر نیز بگوید: خیلی خوب. با این حال این کلمات برای سخنرانی مرسوم برگزیده نوبل کفایت نمی‌کند. او قصد دارد در مراسم سالانه آکادمی نوبل، با نواختن پیانو سخنرانی‌اش را ایراد کند؛ اتفاقی که در تمام تاریخ 110 ساله نوبل، بی‌همتاست و حتما آهنگسازان برجسته دنیا برای انجام موفق آن، یاری‌اش خواهند کرد.

همان طور که تا‌کنون، برایش نت‌های ویژه‌ای که تنها با یک دست اجرا شود، نوشته‌اند. به گفته «نیل استلی» ناشر انگلیسی و دوست ترانسترومر، تمام نسخه‌های آخرین مجموعه شعر او(مجموعه اشعار نو) در عرض چند ساعت پس از اعلام برنده شدنش به فروش رسیده است. «پیتر انگلوند» رئیس آکادمی نوبل هم درباره انتخاب او می‌گوید: «فکر می‌کنم ما خیلی تأمل کردیم و اصلا با شتاب تصمیم نگرفتیم. او درباره سؤالات بزرگ نوشته است، درباره مرگ، تاریخ، خاطره و طبیعت.»

«پنجره و سنگ»، «اندوه گوندولا»، «آسمان نیمه تمام»، «مجموعه 17 شعر» و «انیگمای بزرگ» از جمله مطرح‌ترین مجموعه‌های ترانسترومر هستند.

کد خبر 148427

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز